♥ بیچاره من...

بیچاره من،

کسی را پاشویه میکردم

که از تب دیگری میسوخت...

♥ هوایت....

هوایت عجب دستان سنگینی دارد!

امروز که به سرم زد فهمیدم....!

♥ اشاره...

کسی به اشاره تو را نشان من میداد!

بیچاره نمیدانست که تو

نشان هر اشاره منی..!

♥ دلتنگی...

دلتنگی عین آتش زید خاکستر است،

گاهی فکر میکنی تمام شده

اما

یک دفعه

همه ات را آتش میزند.....

♥ جز خودت چیزی نمی یابی..!

در کوچه های دلم مشکوک قدم نزن!

اینجا جز خودت چیزی نمی یابی...

♥ در نبودت...

آنقدر برایم واقعیت داری،

که در نبودت،

دستهایم هوایت را در آغوش می گیرد....

♥ آرامش...


همین که سرت را روی شانه ام می گذاری ... 

و به خواب می روی... 

آرامش آوار می شود روی دلم یکهو... 

لحظه های روشن با تو بودن... 

کاش تمام نشود...